کافه شعر

گر ز آزردن من هست غرض مردن من مردم آزار نکش از پی آزردن من

کافه شعر

گر ز آزردن من هست غرض مردن من مردم آزار نکش از پی آزردن من

دوست دارم توی خلوت خودم گم بشم و در فضای مجازی ، یه جای دنج و آروم با خودم تنها زندگی کنم

آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

احساس

هم وزن غزل های منی ای غزل من

حوای منی ، لیلی و شیرین، عسل من

در خاطر من مانده هنوز آهوی چشمت

جای تو همین جاست فقط در بغل من

احساس من احساس قشنگی است یقینا

مدیون من پس تو فقط در قِبَلِ من

من مانده ام اما تو چرا رفته ای از دل

حیرت زده ام من خود من از عمل من

بی تو دگر از حال دلم هم خبری نیست

من منتظرم تا برسد پس اجل من

                        28/4/1398

  • میثم محمدی