کافه شعر

گر ز آزردن من هست غرض مردن من مردم آزار نکش از پی آزردن من

کافه شعر

گر ز آزردن من هست غرض مردن من مردم آزار نکش از پی آزردن من

دوست دارم توی خلوت خودم گم بشم و در فضای مجازی ، یه جای دنج و آروم با خودم تنها زندگی کنم

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خواب مرداب

مثل نیلوفر اسیر خواب مردابم هنوز

یا که آن مرداب پیری در تب خوابم هنوز

شاید آوای شباهنگی میان جنگلم

یا شبیه آسمان در دست مهتابم هنوز

یا که شاید تکه ابری سرد و بارانی شدم

یا که در دریای چشمی مثل گردابم هنوز

ماهی ام ، فکر فرار از تنگ های شیشه ای

در تمنای خیال رود پر آبم هنوز

رودم اما، یک مسافر، میروم تا مرز عشق

مثل نیزاری ولی در فکر تالابم هنوز

موجهای خسته ی دریا کنار ساحلم

بی قرار خواهش دریای بیتابم هنوز

هر کسی باشم و یا در هر کجای این جهان

من به دنبال کسی مثل تو ، نایابم هنوز

                                                                   1398/5/13

  • ۹۸/۰۵/۱۶
  • میثم محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی